چرا طراحان در مورد توالت تجدید نظر می کنند؟
تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۲۶۵۳۱
فرارو- توالت را در نظر بگیرید آن کاسه چینی محقری که چندین بار در روز مواد زائد ما را دفع می کند. توالت تا به امروز تکه ای از فناوری نبوده که اغلب بروزرسانی های پر زرق و برق را دریافت کند (اگرچه فلاش دوگانه، گرم کردن صندلی و ویژگی های الکترونیکی مطمئنا می تواند آن را ارتقاء دهد) و هم چنین یکی از محبوبان دنیای طراحی نبوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو به نقل از شبکه خبری سی ان ان، با این وجود، به گفته بسیاری از طراحان، مهندسان محیط زیست و کارشناسان امور بهداشتی که امیدوارند تغییری در الگو ایجاد کنند توالتها نیاز مبرمی به ارتقاء دارند همان طور که کل رویکرد ما در مورد فاضلاب نیازمند تغییر است. براساس گزارش آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده (EPA) شستشوی مدفوع امریکاییها تقریبا یک سوم مصرف آب در خانههای ایالات متحده را تشکیل میدهد.
در بسیاری از نقاط جهان استفاده از توالتهای پر شده از آب به طور فزایندهای به محل بحث تبدیل شده، زیرا تغییرات آب و هوایی منجر به خشکسالی شدیدتر میشود در نتیجه در مناطق فاجعه بار از نظر خشکسالی یا مکانهایی که دسترسی به آب جاری ندارند نیاز به نوآوری در عرصه توالت حتی فوریتر به نظر میرسد. بازنگری در نحوه برخورد با دفع مدفوع و مواد زائد نیز ممکن است یک فرصت قلمداد شود: مدفوع ما میتواند به گرمای تجدیدپذیر، برق و کود تبدیل شود.
"آرجا رنل" هنرمند و معمار فنلاندی که این موضوع را به دوسالانه (بینال) معماری ونیز در سال گذشته آورده میگوید: "فضولات و مدفوع زباله نیست بلکه یک منبع است". او در این زمینه متخصص نبود، اما وقتی متوجه شد که مقداری از فاضلاب ونیز به طور مستقیم به کانالهای آن ریخته میشوند نگران شد و قصد داشت یک رویکرد بهداشتی را برای این مسئله نشان دهد: توالت خشک.
رنل میگوید:"توالت خشک که در فنلاندی به عنوان Huussi شناخته میشود ادرار را از مدفوع جدا میکند و برای جلوگیری از بو تهویه میشود. کاربران پس از اجابت مزاج محتویات سطل توالت را با ذغال سنگ نارس یا خاک اره لایه بندی میکنند. سپس پس از پر شدن فضولات را در طی چند ماه به یک ظرف دربسته بزرگتر منتقل میکنند تا میکروارگانیسمها از بین بروند".
در چنین فرآیندی مواد باقی مانده غنی از نیتروژن و فسفر میتوانند بهعنوان کود طبیعی به جای نوع معمول مصنوعی که گازهای گلخانهای منتشر میکند استفاده شود.
روش کمپوست خشک برای کسانی که خانههای خارج از شبکه دارند آشنا خواهد بود. در ایالات متحده توالتهای کمپوست خشک مدت هاست که به عنوان جایگزینی برای توالتهای سیفون دار در خانههای روستایی که به سیستم فاضلاب وصل نیستند یا توسط افرادی که توانایی مالی نصب مخزن سپتیک خنثیکننده را ندارند که میتواند هزاران دلار هزینه داشته باشد ساخته شده اند.
"کلسی مک ویلیامز" مهندس محیط زیست میگوید که نیاز به راه حلهای پایدار در مناطق خشکسالی یا سیل زده افزایش مییابد. او میگوید:"در حال حاضر چندین ایالت وجود دارند که مردم در ان در حال کار بر روی تغییر قوانین ساختمانی فعلی هستند تا نه تنها توالتهای کمپوست بلکه راه حلهای خلاقانه تری را ایجاد کنند". او میافزاید:" تانکهای سپتیک عالی هستند. آنها نوعی فناوری بسیار قدیمی هستند و هنوز هم به طور کلی از چاههای ما در برابر فضولات انسانی و باکتریها محافظت بعمل میاورند، اما راه حلهای بهتری نیز وجود دارند".
با این وجود، گسترش استفاده از توالتهای کمپوست خشک چالشهای بزرگی را از قوانین سطح ایالت یا شهرستان گرفته تا ترجیحات شخصی ایجاد میکند. نصب آن توالتها در محیطهای شهری دشوار است و نگهداری از آن صرفا درون یک خانه تک خانواده آسان بوده و در سطح جمعیتی گستردهتر دشوار است. موضوع زمان نیز وجود دارد: انتظار تا یک سال برای بازیافت فضولات بسیاری از افراد را منصرف میکند. مک ویلیامز میگوید"این روش از مردم میخواهد به چیزی اهمیت دهند که از نظر بیولوژیکی با آن مخالف هستند".
عمل ناپدید شدنبا این وجود، اگر مدفوع شما در اکثر موارد از توالت تان ناپدید شود چه خواهد شد؟ "دایانا یوسف" کارآفرین و دانشمند استارت آپی را راه اندازی کرده که در حال ثبت اختراع مادهای تبخیری است که هدف ان کاهش ۹۷ درصدی حجم مدفوع و فضولات در یک روز میباشد. هدف آن استارت آپ عرضه توالت قابل حمل کم هزینه و کاملا بدون نیاز به آب بوده که "آی ترون" (I Throne) نامیده میشود و فضولات انسانی را در کیسهای با مواد اختصاصی ذخیره میکند. در واقع، آی ترون به سرعت حجم فضولات انسانی را برای استفاده در جوامعی که به سرویسهای بهداشتی ایمن دسترسی ندارند کاهش میدهد. این سیستم از یک ماده اختصاصی برای کاهش حجم فضولات استفاده میکند و در حال حاضر در پاناما در حال آزمایش است.
یوسف میگوید آن چه باقی میماند قابل بازیافت است. او میگوید:"زمانی که فضولات را در نقطه تولید کوچک میشوند اساسا میتوانید از لحاظ بهداشتی آن را در اختیار داشته باشید و جوامع را پاک سازید. با این وجود، پس از آن شما از آب استفاده نمیکنید یا آب را آلوده نخواهید کرد". او میگوید نسخههای آینده "آی ترون" ممکن است رطوبت تبخیر شده از ادرار یا مدفوع را به آب آشامیدنی تبدیل کند یا فضولات ذخیره شده باقی مانده را به انرژی تجدیدپذیر تبدیل نماید.
او میافزاید:"این محصول با گذشت زمان "پیشرفتهتر میشود. من فکر میکنم ظرف پنج تا ده سال آینده دیگر کسی حاضر نباشد در خانهای با توالتی که با فلاش تانک کار میکند و برای شستشوی فضولات نیاز به آب دارد زندگی کند".
فضولات و ضایعات رو به "به یافت"* (Upcycling)در شهرهای دارای سیستم فاضلاب توسعه یافته ممکن است تغییر اساسی از دید خارج شود. برای مثال، با وخیمتر شدن وضعیت خشکسالی در کالیفرنیا اکنون سانفرانسیسکو نیاز به ساختمانهای جدید بزرگتر از ۳۰۴۸۰ متر مربع برای داشتن سیستمهای بازیافت فاضلاب در محل دارد. در این میان، استارت آپ محلی Cleantec که اولین سیستم استفاده مجدد از آب خاکستری* شهر را ساخته سیستم خود را به واحدهای مسکونی، پردیسهای شرکتها، کارخانهها و هتلهای اطراف آن ایالت میرساند.
در همین حال، در شهر هلسینگبورگ سوئد یک کارخانه فاضلاب سنتی به طور کامل در یک مرکز درمانی جدید نوآورانه به نام Recolab بازسازی شده است. recolab از طریق یک سیستم سه لولهای که آب حاوی فضولات انسانی (یا آب سیاه) را از خلاء کم آب جدا و بازیافت میکند به هر ساختمان در منطقه جدید متصل میشود. قرار است تا سال ۲۰۳۰ میلادی هنگامی که توسعه مسکن در آن منطقه تکمیل شود Recolab به ۲۵۰۰ نفر از ساکنان آن منطقه خدمت رسانی خواهد کرد. گآماندا هاکس" توسعه دهنده تجارت در Recolab میگوید: "وقتی شما فاضلاب را جدا میکنید این دقیقا مشابه همان اصلی است که طبق آن پلاستیک را از فلز جدا میکنید و بازیافت اسانتر میشود. ۹۴ درصد فاضلاب در شهرهای ما در واقع تمیز است".
همانند توالتهای کمپوست خشک عصاره نیتروژن و فسفر خاص از فضولات انسانی و هم چنین کمپوست غذایی گرفته شده توسط Recolab به گلولههای کود در یک کارخانه مجاور تبدیل میشوند. زیست گاز* (بیوگاز) از فضولات بازیافت شده به گرمایش تبدیل میشود در حالی که از آب بازیافت شده در استخر شنا استفاده خواهد شد. در حال حاضر آن تاسیسات به دلیل مقررات سخت گیرانه دولت سوئد درباره استفاده و تبدیل فاضلاب به آب قابل نوشیدن آب خاکستری را بازیافت نمیکند. با این وجود، هاکس امیدوار است که این مقررات به ویژه در مناطقی که ممکن است کمبود آب به دلیل تغییرات آب و هوا شایعتر شود تغییر کنند. هاکس امیدوار است و میگوید:"هدف آن است که آگاهی در مورد فاضلاب به عنوان یک منبع را افزایش دهیم. ما نباید آن را در شهرهای خود پنهان کنیم". رنل میگوید:"رفتن به توالت باید بسیار ساده باشد. اگر میخواهیم با سیستم فعلی رقابت کنیم باید چیزی به همان اندازه آسان ارائه نماییم".
*بِه یافت نوعی از بازیافت است که در آن ماده پسماند پس از بازیافت کیفیتی بهتر از ماده یا شئ اصلی پیدا میکند. این امر میتواند از طریق بهتر و خالصتر کردن خود ماده یا از طریق استفاده مجدد خلاقانه و هنری از پسماند صورت بگیرد. به یافت فرایند تبدیل محصولات جانبی، مواد زائد، محصولات بی فایده یا ناخواسته به مواد جدید یا محصولاتی است که کیفیت بالاتر یا ارزش بیش تری دارند مانند ارزش هنری یا ارزش زیست محیطی.
*آب بازیافتی یا فاضلابهای خانگی به آبهای ضایعاتی (پساب) ایجاد شده توسط افراد در خانهها یا ساختمانهای اداری گفته میشود که دربرگیرنده تمام جریانها به استثنای فاضلاب خروجی از سرویسهای بهداشتی (فاضلاب مدفوعی که به آن آب سیاه میگویند) استحصال شده از فعالیتهای معمول روزانه نظیر رخت شویی، شستشوی ظروف و حمام کردن است که میتوانند برای اموری مثل آبیاری فضاهای سبز، سیفون توالت و ساختمانهای نیازمند رطوبت زیاد همچون گلخانهها به مصرف مجدد برسند. آب خاکستری یا فاضلابهای خانگی تفاوتهای زیادی با فاضلاب توالتی دارند، زیرا مورد اخیر را با نام گندابها (یا آب سیاه) میشناسند که حاوی فضولات انسانی هستند. آب خاکستری اصولا نام خویش را از ظاهر تیرهای دریافت کرده که حد واسط آب آشامیدنی با مفهوم آب سفید و گندابهای توالتی یا آب سیاه میباشند.
*از شکستن و تجزیه زیست توده توسط ریزاندامگان (میکروارگانیسم ها) و باکتریها در غیاب اکسیژن بهدست میآید. زیستگاز یک منبع تجدیدپذیر انرژی مشابه انرژی خورشیدی و انرژی بادی محسوب میشود. زیست گاز را میتوان از زیست توده یا زبالههای زیستی تولید کرد در نتیجه، سازگار با محیط زیست است. زیست گاز در یک فرایند تجزیه بی هوازی معلق منکاسید توسط باکتریهای بی هوازی یا در یک فرایند تخمیر مواد قابل تجزیه از قبیل کود کشاورزی، فاضلاب، زبالههای شهرداری، زبالههای سبز (باغها و پارک ها)، مواد گیاهی و محصولات کشاورزی بهدست میآید. زیست گاز به طور کلی از متان و دیاکسید کربن تشکیل شده، اما ممکن است مقادیر ناچیزی سولفید هیدروژن، بخار آب و زیلوکسان (اکسید سیلیکن) نیز داشته باشد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل فضولات انسانی کمپوست خشک آب خاکستری محیط زیست زیست گاز توالت ها خانه ها آب سیاه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۲۶۵۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مردِ شماره «۴۴» گرافیکِ ایران کیست؟
روز گذشته، انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران، از مردی با شماره عضویت «۴۴» در این انجمن تجلیل و به مناسبت هفته گرافیک ایران، نمایشگاهی از آثار او برپا کرد. کامرانِ کاتوزیان، هنرمند پیشکسوت، عضو شماره «۴۴» این انجمن است که به عقیده بسیاری تحول قابل توجهی را در صنعت تبلیغات به وجود آورده است.
به گزارش ایسنا، کامران کاتوزیان حالا ۸۳ ساله است؛ با احتساب ارقام و اعداد و به حساب ما البته. این هنرمندِ طراحِ گرافیک، پیشتر در بخشی از مستندی کوتاه که سال ۱۳۹۰ در مراسم تولد ۷۰ سالگیاش در خانه هنرمندان ایران پخش شد، گفته بود: «احساس میکنم هنوز ۲۵ سالهام ...»
با محاسبه ارقام و اعداد که از نگاهِ دل، معیار صحیحی برای محاسبه سالهای عمرِ آدمی نیست، کامرانِ کاتوزیان، که یکی از نمایندگان اصلی جریان هنر انتزاعی در ایران بهشمار میرود، بدونِ در نظر گرفتنِ علاقه کودکیاش به نقاشی، دستِکم ۷۰ سالی را صرفِ طراحی گرافیک کرده است؛ به طوری که وقتی بزرگانِ هنر درباره او صحبت میکنند، گفتههایشان مملو از اشاره به افتخاراتِ کسب کرده و تحولات ایجاد شده از سوی اوست.
کسب جایزه مشترک چهارمین بینال تهران در سال ۱۳۴۳ به همراه ژازه طباطبایی ـ نقاش و مجسمهسازِ نوگرا ـ، شرکت در بینال پاریس در سال ۱۳۴۴، شرکت در بینال ونیز ۱۳۴۵، شرکت در جشنواره بین المللی هنر-واشنگتن در سال ۱۳۵۶، تاسیس گالری صبا ۱۳۴۳، فعالیت در شرکت تبلیغاتی آوانگارد در سال ۱۳۵۰، فعالیت در شرکت تبلیغاتی کارپی در سال ۱۳۶۵ و... از جمله سوابقی است که میانِ فعالیتهای این هنرمند به آن اشاره میشود.
حال روز گذشته، انجمنِ صنفیِ طراحانِ گرافیک در مراسم هفته گرافیک سال ١۴٠٣، از کامران کاتوزیان ـ پیشگام و پیشکسوت این عرصه ـ تقدیر و به صورت همزمان نمایشگاهی از آثار او در خانه هنرمندانِ ایران، برپا کرد؛ گرامیداشتِ فعالیتِ مردی با شماره عضویت «۴۴» در انجمنِ صنفیِ طراحانِ گرافیک.
بیشتر بخوانید
بزرگداشت کامران کاتوزیان در هفته گرافیک ایران
« احساس میکنم هنوز ۲۵ سالهام ...»
در نشست اخیرِ این انجمن نیز که هر هفته گذشته برگزار شد، ضمن اشاره به تاثیرِ کاتوزیان بر عرصه تبلیغات، به خصوص در بازه فعالیتش در آژانس تبلیغاتی آوانگارد، تاکید شد که درخشانترین دوره کاری این هنرمند مربوط به فعالیت آژانس آوانگارد است که به نوعی موجب احیای صنعت تبلیغات نیز شد.
آثاری که قرار است به مناسبت هفته گرافیکِ ایران برگزار شود نیز، اغلب مرتبط با فعالیتِ این هنرمند در حوزه تبلیغات است.
از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است. از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است. از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است. از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است. از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است. از جمله آثاری که انجمن صنفی طراحان گرافیکِ ایران از کامران کاتوزیان منتشر کرده است.کامرانِ کاتوزیان پس از پایان دوره اول متوسطه برای ادامه تحصیل راهی آمریکا شد؛ در آنجا به توصیه یکی از اساتید خود، به دانشگاه ویندهام در ایالت ورمونت رفت و در سال ۱۳۴۰ در رشته هنرهای زیبا ـ نقاشی و مجسمهسازی ـ فارغ التحصیل شد.
او گفته است: «چرخش دیدگاه من به طرف نقاشی [مدرن] در سال ۱۹۶۲ اتفاق افتاد؛ یعنی زمانی که من ویلیام هانت را- که فکر میکنم یکی از بهترین نقاشان معاصر امریکا است- ملاقات کردم.»
کاتوزیان همچنین گفته بود: «از نقاشان مورد علاقهام در زمان تحصیل، بیش از همه کلاین (نقاش امریکایی/ ۱۹۱۰- ۱۹۶۲)، که هنوز هم با من است، بود. او که عمری چندان طولانی نداشت، دوره کوتاهی درخشید. نقاشیهایش به قدری قرص و مسلط بود که آدم مقابل کار له میشد. در دورهای ماجراجویی جکسن پالک (نقاش امریکایی/ ۱۹۱۲- ۱۹۵۶) من را مسحور خودش کرد. همچنین نقاشان دیگری مثل مارک روتکو (نقاش ۱۹۰۳- ۱۹۷۰) و مارک توبی (نقاش امریکایی/ ۱۸۹۰- ۱۹۷۶) که کارهای خیلی درخشانی داشتند. در نیویورک آن سالها، وقتی به گالریها سر میزدی، آثاری را میدیدی، بسیار قرص و بینظیر، و از نقاشانی که اصلاً معروف نبودند. بعد از آن دیگر کارهایی به آن محکمی و درخشندگی ندیدم. بدی نقاشی آبستره این است که خیلی سریع، اول صدها، و بعد هزاران نفر به آن پیوستند و چون چشم مخاطب به این نوع کارها عادت نداشت، بنابراین، در تشخیص هم دچار اشکال میشدند. شارلاتانیسم خیلی سریع در این سبک رخنه کرد، در حالیکه کمتر آدم خُبرهای قادر به تشخیص درستی و نادرستی و اصالت آن بود.»
همانطور که کاتوزیان گفته بود، به عقیده بسیاری از پژوهشگران هنری، تأثیر آثار کلاین در آثار دورههای مختلف کار این هنرمند قابل ردگیری است.
اثر فرانتز کلاین اثر کامران کاتوزیانانرژی ضربه قلم فرانتز کلاین، حرکت هیجانی او هنگان خلق اثر را نمایان میکنند؛ به طوری که گویی حرکت قلم بر بوم، قرص و محکم و مطمئن بوده است، همانطور که کامران کاتوزیان اظهار کرده بود «نقاشیهایش (کلاین) به قدری قرص و مسلط بود که آدم مقابل کار له میشد.»
و گویی کاتوزیان، این شکلِ شدت حرکت قلم مو و رنگ گذاری جسورانه را در آثار خود حفظ کرده است.
آنطور که گفته شده، آیدین آغداشلو دربارهٔ آخرین نمایشگاه کامران کاتوزیان اینطور اظهار نظر کرده بود. «وقتی قرار شد آثار تازه کامران کاتوزیان را تماشا کنم، نمیدانستم انتظار دیدن چه نوع مجموعهای را باید داشته باشم و پس از انزوای چندساله او و دوری سالیان اخیر من از نمایشگاههای نقاشی، ارتباط میان هنرمند و مخاطب چه صورتی خواهد یافت؟ اما وقتی دیدم، آسوده شدم که نقاشیها، در وجهی بسیار جدی و حرفهای، تداوم معنا و دستاورد گذشته او را دنبال کرده بودند و آن شدت حرکت قلم مو و رنگگذاری جسورانه، گیرم کمی ملایمتر، همچنان جاری و باقی و مداوم بود. تعلق و وابستگی قدیمی و همیشگی کامران کاتوزیان به مکتب اکسپرسیونیزم انتزاعی سالهای ۵۰ میلادی نیویورک، که هیچ کاستی نگرفتهاست، و با گوشه چشمی به کارهای پرتلاطم کلاین یک سره جهان شخصی و خاص خود را دنبال و بنا میکند.»
روز گذشته نیز هفتم اردیبهشت ۱۴۰۳، در سالن استاد شهناز خانه هنرمندان ایران، هفته گرافیک ایران با افتتاح نمایشگاه آثار کامران کاتوزیان در گالری استاد ممیز و نمایشگاه پوستر در جستجوی نسل نو در گالری تابستان خانه هنرمندان ایران همراه شده بود.
در این مراسم بهرام کلهرنیا ـ رییس هیات مدیره انجمن گرافیک ایران ـ ضمن اشاره به دشواریهای این انجمن، ایستادن تا لبه سقوط و نابودی و سپس نگه داشتنش با چنگ و دندان، بر ایستادن زیر سایه کامران کاتوزیان تاکید کرد. او ضمن توصیف کاتوزیان با عنوان «سرو عتیق» گفت: «نخستین شماره ویژهنامهای دوره جدید انجمن آماده شده و با اسم استاد کاتوزیان بیرون آمده است. امیدوارم انتشار این ویژهنامه ادامه دار باشد.»
بخشی از مراسم روز گذشته، به نکوداشت کامران کاتوزیان اختصاص پیدا کرد و ویدیویی که به گفته امراله فرهادی ۱۲ سال قبل از کامران کاتوزیان تهیه شده بود، پخش شد.
امرالله فرهادی گفت: «واقعیت اینکه امکان فیلمبرداری جدید از آقای کاتوزیان وجود نداشت. امیدوارم آقای کاتوزیان دهها سال عمر کنند اما نباید فراموش کنیم که ایشان در این سالها خیلی اذیت شدهاند. از سال ۸۳ امکان همکاری و دوستی با ایشان را داشتم و به آن افتخار میکنم. کاری که در این رویداد انجام دادیم، این بود که خواستیم ویژه نامهای را برای آقای کاتوزیان در بیاوریم. از روزی که با افراد تماس گرفتیم تا یادداشتهای خود درباره ایشان را برایمان ارسال کنند، تنها یک روز گذشت و تقریبا تمام مطالب جمع شد. این ویژه نامه مطالب خوبی درباره آقای کاتوزیان دارد. بنابراین اگر کسی بخواهد ایشان را بشناسد، به خواندن مطالب این ویژهنامه را توصیه میکنم.»
او ادامه داد: «کاتوزیان در این سالها سختیهای خیلی زیادی را از سر گذراند. او در هر جایی کار میکرد، برای ما مانند الگویی بود که دنبالش میکردیم. او در کار خود ساختارشکن و شجاع بود. همین موضوع سبب شد تا به او اتهامهای واهی بزنند و حتی تا دادگاه ببرند. او را ممنوع الکار کردند اما او رفت و کار خودش را انجام داد. او هیچوقت معلم رسمی نبود، اما تاثیرش در کارهای امروز دیده میشود. برای ایشان آرزوی سلامتی میکنم.»
در بخش بعدی این مراسم نیز با حضور بهرام کلهرنیا، مجید بلوچ، علی خسروی، رضا خاکساری، علیرضا مصطفی زاده، لوح یادبودی از طرف انجمن گرافیک ایران به امراله فرهادی اهدا شد تا آن را به دست استاد کاتوزیان برساند.
انتهای پیام